۱۴۰۳ تیر ۱۰, یکشنبه

سالگرد اعدام «مونا محمودنژاد» در ۲۸ خرداد ۱۳۶۲


 سالگرد اعدام «مونا محمودنژاد» در ۲۸ خرداد ۱۳۶۲ 


#مونا_محمودنژاد ۱۷ سال داشت و به همراه ۹ زن بهایی دیگر در پادگان عبدالله مسگر  اعدام شد. 


پدر او «یدالله محمود نژاد» را نیز  که چندماه قبل از اعدام دخترش، در اسفند ۱۳۶۱ به جرم «ارتداد» به دار آویخته شده بود. 

مونا در آخرین یاداشت نوشته: « چرا در کشور من هم‌کیشانم از خانه‌هایشان ربوده می‌شوند؟ شبانه و با لباس خواب به مساجد برده می‌شوند و شلاق می‌خورند؟ همانگونه که اخیرا در شهر خودمان (شیراز) دیده‌ایم، خانه‌هایشان غارت و آتش زده می‌شوند؛ صدها نفر با ترس خانه‌هایشان را ترک می‌کنند. چرا؟ به‌دلیل نعمت آزادی‌ای که اسلام آورده است؟»

مونا جوان‌ترین عضو این اعدام گروهی بود. در آن روز ۹ زن جوان و میانسال به بالای دار فرستاده شدند.  #رویا_اشراقی (۲۳ ساله)،  #سیمین_صابری (۲۴ ساله)،  #اختر_ثابت (۲۵ ساله)،  #شیرین_دالوند  ۲۷ ساله،  #مهشید#نیرومند  (۲۸ ساله)،  #زرین #مقیمی‌ابیانه  ۲۹   ساله،  #نصرت_غفرانی (۵۶ ساله)، #طاهره_ارجمند و #عزت_اشراقی .

جسد مونا و دیگر کشته‌شدگان  به خانواده تحویل داده نشد.



ما یادمون نمیره که با حدیث زیبا چه کردید... رای بی رای


 

برادر جاویدنام عرفان خزایی سومین ویدیو از جنایات و وحشی‌گری‌های رژیم را منتشر کرده


 🚨 هشدار!

ویدیو حاوی تصاویری دلخراش است که ممکن است برای برخی افراد ناراحت‌کننده باشد.


یزدان، برادر جاویدنام عرفان خزایی سومین ویدیو از جنایات و وحشی‌گری‌های رژیم را منتشر کرده و نوشته:


« پست(۳_۶)

تصاویر مربوط به اعتراضات شهریور ۴۰۱ به بعد میباشد.

ثانیه به ثانیه این فیلم ها را باید خون گریه کرد ، تمامی این فیلم ها مستندات جنایات و وحشی گری است بر مردم ، که دست خالی بودن.

خون های هزاران نفر فقط در سال۴۰۱ ، در کوچه و خیابان های ایران ریخته شد که دیگر جایی برای هیچ بحثی نمی‌ماند جز رفتن شما به صفحه سیاه تاریخ برای همیشه.

سمت درست تاریخ را انتخاب کنید.»


- این تصاویر برای رعایت قوانین شبکه‌های اجتماعی تار شده است، ولی خانواده‌های داغدار، هر روز تصاویر جان‌باختن فرزندانشان به طور شفاف پیش چشمشان است.


- دردهای بسیاری که هیچوقت التیام نمی‌یابد.


#علیه_فراموشی #رای_بی_رای 

ضرب و شتم محمد طریقت وکیل دادگستری جلوی خانواده اش


 

کنترل زنان زندانی با آمپول در زندان زاهدان + اسامی شکنجه گران


 کنترل زنان زندانی با آمپول در زندان زاهدان + اسامی شکنجه گران

زندانیان بند زنان در زندان زاهدان، اکثرا بلوچ و عموما سوزن‌دوزی بلد هستند. زندانبان‌ها در بند زنان، زندانیان زن را به بیگاری سوزن‌دوزی لباس‌های سفارشی که رئیس زندان آنها را قبول می‌کند، می‌فرستند.


همه می‌دانند که سوزن‌دوزی کاری پرمشقت و پرزحمت است و هر دست لباس سوزن دوزی شده، در خارج از زندان دست‌کم بین ۷ تا ۱۰ میلیون تومان ارزش دارد. اما بابت این بیگاری که از زنان زندانی می‌کشند، هیچ پولی به آنها تعلق نمی‌گیرد.


کار دیگری که به زنان زندانی می‌دهند و آنان را به بیگاری می‌کشند، کاری است خطرناک که نیاز به ماسک دارد، اما به زندانیان ماسک داده نمی‌شود.


زنان زندانی که تعدادشان حدودا به ۱۰۰ نفر می‌رسد، از ساعت ۵ صبح تا ۹ شب برای بیگاری می‌برند که بایستی خیاطی و میناکاری کرده یا برای زندانبان‌ها ترشی درست کنند. مردان زندانی هم برای نصب سیم خاردار، تخلیه بار یا رفتگری در سطح شهر می‌برند.


زنانی زندانی باید مستمر سوزن‌سوزی کنند و به همین علت، چشم همه زنان، ضعیف شده است.


رئیس زندان زاهدان با بیمارستان‌ها یا هتل‌ها و کارخانه‌ها قرارداد می‌بندد که مثلا برای یک بیمارستان لباس یک‌ بار مصرف بدوزند و تحویل بدهند و ما به ازای این قرارداد، پول کلانی به جیب رئیس زندان و هم‌باندی‌هایش در سازمان زندان‌ها ریخته می‌شود. به این ترتیب رئیس زندان زاهدان، به جای اینکه کارگر استخدام کند، زندانیان را بعنوان نیروی کار ارزان، برای این کارها به بیگاری می‌گیرند و پول ناچیزی در حد ۱ تا ۲ میلیون تومان به زندانی می‌دهند.

ادامه خبر


کلیپی از متین منانی معترضی که چشمش را توسط دیکتاتور از دست داد


 #متین_منانی ، جوان ۲۵ ساله و دانشجوی مهندسی کامپیوتر در ساری بود که بی‌رحمانه به چشمانش شلیک کردند و بینایی هر دو چشمش را با اصابت گلوله‌های متعدد ساچمه‌ای از دست داد.


 او تاکنون بارها برای خارج کردن ساچمه‌ها از بدنش جراحی شده است اما بسیاری از ساچمه‌ها در بدنش باقی مانده و بینایی او نیز برنگشت.

 جمهوری اسلامی چشمانش را گرفت اما امید و قدرتش را نه. 

این ویدیو از آوازخوانی و نواختن گیتار او در کافه‌ای در شهر ساری را خودش در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده است.

او با  این صدای زیبا و این اجرای زیبا که از امید و اتحاد می‌گوید:

آه اگر روزی نگاه تو مونس چشمان من باشد

‏قلعه سنگین تنهایی چهار دیوارش ز هم پاشد

‏آه اگر دستان خوب تو حامی دستان من باشد

‏قلعه سنگین تنهایی چهار دیوارش ز هم پاشد


روایت قتل حکومتی رامین پوراندرجانی پزشکی که شرافتش را به دیکتاتور نفروخت


 «امروز نوزدهم خرداد ماه، زادروز #رامین_پوراندرجانی پزشک مظلوم کهریزک است.


رامین پوراندرجانی؛ پزشکی بود که شرافت و وجدان را هرگز به دیکتاتور نفروخت! مرگ رامین پوراندرجانی نه مسمومیت غذایی بود و نه خودکشی بلکه مسئولان رده بالای نیروی انتظامی و امنیتی او را کشتند تا جنایت‌هایشان در بازداشتگاه کهریزک از زبان رامین برملا نشود.


رامین پور اندرجانی پزشکی که مظلومانه کشته شد. انسانی که به زور در بازداشتگاه کهریزک بود و شاهد جنایات آنجا، صدایش را بریدند تا صحبت از بسیاری از ناگفته‌ها نکند. تا صحبت از نبض گرفتن‌ها با پوتین نکند. تا صحبت از گونی ‌های سفید رنگ نکند. رامین تو را کشتند و خانواده‌ات را داغدار کردند، فقط به آن دلیل که شاهد فجایع بودی... آری، در کشور ما ایران شاهد باشی هم مجرمی، تو مجرم به آنی که زیر بار زور نرفتی و دست خود را به جنایات آنجا آلوده نکردی و هرگز زیر برگه مننژیت را امضا نکردی، برگه‌ای که از سوی سعید مرتضوی دادستان پیشین تهران، سرتیپ عزیزالله رجب‌زاده فرمانده نیروی انتظامی پیشین تهران و سرهنگ کمیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک تهیه شده بود تا بگویند کشته‌شدگان کهریزک بر اثر ضرب و شتم و شکنجه  کشته نشدند بلکه آنها بر اثر بیماری مننژیت فوت کردند.


رامین جان ؛ تو را از این دنیا گرفتند ولی نمی‌توانند از یاد ملت بگیرند،  یاد تا همیشه برای زنده و گرامی‌ست!.


تولدت در آسمان‌ها مبارک مرد بزرگ.🌹🌹»


از اینستاگرام مسعود علیزاده، از بازماندگان کهریزک

masoudalizadeh___


روایت قتل حکومتی رامین پوراندرجانی را در لینک زیر بخوانید:


https://tinyurl.com/3webxk4p


رامین پوراندرجانی، جان بر سر قسم



#جنایت_کهریزک_فراموش_نخواهد_شد

#رامین_پوراندرجانی

#امیر_جوادی_فر 

#محمد_کامرانی 

#محسن_روح_لامینی 

#احمد_نجاتی_کارگر 

#رامین_آقازاده_قهرمانی 

#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم 

#علیه_فراموشی 

سالگرد اعدام «مونا محمودنژاد» در ۲۸ خرداد ۱۳۶۲

  سالگرد اعدام «مونا محمودنژاد» در ۲۸ خرداد ۱۳۶۲   #مونا_محمودنژاد ۱۷ سال داشت و به همراه ۹ زن بهایی دیگر در پادگان عبدالله مسگر  اعدام شد...