🔵 آخرین لحظات زندگی قهرمان سربدار مجید کاظمی
که توسط یک سرباز در زندان دستگرد اصفهان نقل شده...
«وقتی که با ضرب و شتم، همراه سعید و صالح کشوندنت دم اون چوبه دار لعنتی، فریاد زدی: مرگ بر خامنه ای، مرگ بر دیکتاتور!
وقتی بیشتر زدنت و گفتند ابراز پشیمونی کن، بهشون گفتی که شما مردم کف خیابون رو کشتین و باید پشیمون باشید. من راهم این بوده که برای این مردم برم تو خیابون و اصلا پشیمون نیستم. شمایید که نفسهای آخرتونو میکشید!
بازم زدنت و بهت گفتند اگه اشهدتو نگی، جنازتو تحویل خانوادت نمیدیم، نمیذاریم سنگ قبر برات بذارن و بینام و نشون میمیری!
بهشون گفتی من اصلا دین شما رو قبول ندارم، شما همه چیتون دروغه. یه ایران مارو میشناسه، بسمه! جانم فدای ایران!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر