#مونا_محمودنژاد ۱۷ سال داشت و به همراه ۹ زن بهایی دیگر در پادگان عبدالله مسگر اعدام شد.
پدر او «یدالله محمود نژاد» را نیز که چندماه قبل از اعدام دخترش، در اسفند ۱۳۶۱ به جرم «ارتداد» به دار آویخته شده بود.
مونا در آخرین یاداشت نوشته: « چرا در کشور من همکیشانم از خانههایشان ربوده میشوند؟ شبانه و با لباس خواب به مساجد برده میشوند و شلاق میخورند؟ همانگونه که اخیرا در شهر خودمان (شیراز) دیدهایم، خانههایشان غارت و آتش زده میشوند؛ صدها نفر با ترس خانههایشان را ترک میکنند. چرا؟ بهدلیل نعمت آزادیای که اسلام آورده است؟»
مونا جوانترین عضو این اعدام گروهی بود. در آن روز ۹ زن جوان و میانسال به بالای دار فرستاده شدند. #رویا_اشراقی (۲۳ ساله)، #سیمین_صابری (۲۴ ساله)، #اختر_ثابت (۲۵ ساله)، #شیرین_دالوند ۲۷ ساله، #مهشید#نیرومند (۲۸ ساله)، #زرین #مقیمیابیانه ۲۹ ساله، #نصرت_غفرانی (۵۶ ساله)، #طاهره_ارجمند و #عزت_اشراقی .
جسد مونا و دیگر کشتهشدگان به خانواده تحویل داده نشد.
کنترل زنان زندانی با آمپول در زندان زاهدان + اسامی شکنجه گران
زندانیان بند زنان در زندان زاهدان، اکثرا بلوچ و عموما سوزندوزی بلد هستند. زندانبانها در بند زنان، زندانیان زن را به بیگاری سوزندوزی لباسهای سفارشی که رئیس زندان آنها را قبول میکند، میفرستند.
همه میدانند که سوزندوزی کاری پرمشقت و پرزحمت است و هر دست لباس سوزن دوزی شده، در خارج از زندان دستکم بین ۷ تا ۱۰ میلیون تومان ارزش دارد. اما بابت این بیگاری که از زنان زندانی میکشند، هیچ پولی به آنها تعلق نمیگیرد.
کار دیگری که به زنان زندانی میدهند و آنان را به بیگاری میکشند، کاری است خطرناک که نیاز به ماسک دارد، اما به زندانیان ماسک داده نمیشود.
زنان زندانی که تعدادشان حدودا به ۱۰۰ نفر میرسد، از ساعت ۵ صبح تا ۹ شب برای بیگاری میبرند که بایستی خیاطی و میناکاری کرده یا برای زندانبانها ترشی درست کنند. مردان زندانی هم برای نصب سیم خاردار، تخلیه بار یا رفتگری در سطح شهر میبرند.
زنانی زندانی باید مستمر سوزنسوزی کنند و به همین علت، چشم همه زنان، ضعیف شده است.
رئیس زندان زاهدان با بیمارستانها یا هتلها و کارخانهها قرارداد میبندد که مثلا برای یک بیمارستان لباس یک بار مصرف بدوزند و تحویل بدهند و ما به ازای این قرارداد، پول کلانی به جیب رئیس زندان و همباندیهایش در سازمان زندانها ریخته میشود. به این ترتیب رئیس زندان زاهدان، به جای اینکه کارگر استخدام کند، زندانیان را بعنوان نیروی کار ارزان، برای این کارها به بیگاری میگیرند و پول ناچیزی در حد ۱ تا ۲ میلیون تومان به زندانی میدهند.
#متین_منانی ، جوان ۲۵ ساله و دانشجوی مهندسی کامپیوتر در ساری بود که بیرحمانه به چشمانش شلیک کردند و بینایی هر دو چشمش را با اصابت گلولههای متعدد ساچمهای از دست داد.
او تاکنون بارها برای خارج کردن ساچمهها از بدنش جراحی شده است اما بسیاری از ساچمهها در بدنش باقی مانده و بینایی او نیز برنگشت.
جمهوری اسلامی چشمانش را گرفت اما امید و قدرتش را نه.
این ویدیو از آوازخوانی و نواختن گیتار او در کافهای در شهر ساری را خودش در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده است.
او با این صدای زیبا و این اجرای زیبا که از امید و اتحاد میگوید:
«امروز نوزدهم خرداد ماه، زادروز #رامین_پوراندرجانی پزشک مظلوم کهریزک است.
رامین پوراندرجانی؛ پزشکی بود که شرافت و وجدان را هرگز به دیکتاتور نفروخت! مرگ رامین پوراندرجانی نه مسمومیت غذایی بود و نه خودکشی بلکه مسئولان رده بالای نیروی انتظامی و امنیتی او را کشتند تا جنایتهایشان در بازداشتگاه کهریزک از زبان رامین برملا نشود.
رامین پور اندرجانی پزشکی که مظلومانه کشته شد. انسانی که به زور در بازداشتگاه کهریزک بود و شاهد جنایات آنجا، صدایش را بریدند تا صحبت از بسیاری از ناگفتهها نکند. تا صحبت از نبض گرفتنها با پوتین نکند. تا صحبت از گونی های سفید رنگ نکند. رامین تو را کشتند و خانوادهات را داغدار کردند، فقط به آن دلیل که شاهد فجایع بودی... آری، در کشور ما ایران شاهد باشی هم مجرمی، تو مجرم به آنی که زیر بار زور نرفتی و دست خود را به جنایات آنجا آلوده نکردی و هرگز زیر برگه مننژیت را امضا نکردی، برگهای که از سوی سعید مرتضوی دادستان پیشین تهران، سرتیپ عزیزالله رجبزاده فرمانده نیروی انتظامی پیشین تهران و سرهنگ کمیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک تهیه شده بود تا بگویند کشتهشدگان کهریزک بر اثر ضرب و شتم و شکنجه کشته نشدند بلکه آنها بر اثر بیماری مننژیت فوت کردند.
رامین جان ؛ تو را از این دنیا گرفتند ولی نمیتوانند از یاد ملت بگیرند، یاد تا همیشه برای زنده و گرامیست!.
تولدت در آسمانها مبارک مرد بزرگ.🌹🌹»
از اینستاگرام مسعود علیزاده، از بازماندگان کهریزک
masoudalizadeh___
روایت قتل حکومتی رامین پوراندرجانی را در لینک زیر بخوانید:
که توسط یک سرباز در زندان دستگرد اصفهان نقل شده...
«وقتی که با ضرب و شتم، همراه سعید و صالح کشوندنت دم اون چوبه دار لعنتی، فریاد زدی: مرگ بر خامنه ای، مرگ بر دیکتاتور!
وقتی بیشتر زدنت و گفتند ابراز پشیمونی کن، بهشون گفتی که شما مردم کف خیابون رو کشتین و باید پشیمون باشید. من راهم این بوده که برای این مردم برم تو خیابون و اصلا پشیمون نیستم. شمایید که نفسهای آخرتونو میکشید!
بازم زدنت و بهت گفتند اگه اشهدتو نگی، جنازتو تحویل خانوادت نمیدیم، نمیذاریم سنگ قبر برات بذارن و بینام و نشون میمیری!
بهشون گفتی من اصلا دین شما رو قبول ندارم، شما همه چیتون دروغه. یه ایران مارو میشناسه، بسمه! جانم فدای ایران!
پرونده فوت جواد روحی در زندان؛ بهیار زندان نوشهر به “قتل شبه عمد” متهم شد
❗️❗️❗️❗️❗️ – مجید کاوه، وکیل مدافع جواد روحی، معترض زندانی که در شهریورماه سال گذشته به صورت پرابهامی در زندان نوشهر جان خود را از دست داد، از برگزاری جلسه دادگاه رسیدگی به این پرونده و متهم شدن بهیار زندان به “قتل شبه عمد” آقای روحی خبر داد. به گفته این وکیل دادگستری، خانواده آقای روحی گذشت قطعی خود نسبت به زندانبان را به دادگاه اعلام کردند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده فوت #جواد_روحی، بهیار #زندان_نوشهر به #قتل شبه عمد وی متهم شد.
مجید کاوه، وکیل مدافع جواد روحی، معترض زندانی جان باخته در زندان نوشهر با انتشار مطلبی اعلام کرد که روز شنبه نوزدهم خردادماه، جلسه رسیدگی به پرونده مرگ پر ابهام آقای روحی در شعبه ۱۰۵ دادگاه کیفری دو ساری با حضور اولیای دم، متهمین و نماینده دادستان برگزار شد، بهیار زندان به قتل شبه عمد آقای روحی متهم شده است. همچنین خانواده این معترض جانباخته گذشت قطعی خود نسبت به زندانبان را به دادگاه اعلام کردند.
# مجید کاظمی است، معترضی که در جریان خیزش ۱۴۰۱، اعدام شد.
۲۵ آبان۱۴۰۱، در میدان نگهبانی محله «خانه اصفهان»، سه عضو نیروی بسیج کشته شدند.
نیروهای امنیتی مدعیشدند که کشتهشدن این نیروها، یک «اقدام تروریستی» بوده و ۶ نفر را در ارتباط با این پرونده بازداشت کردند.
در جریان این پرونده صالح میرهاشمی، به «محاربه» از طریق کشیدن سلاح کمری، مجید کاظمی به «محاربه» از طریق کشیدن سلاح کلاشینکف، سعید یعقوبی به «محاربه» از طریق کشیدن اسلحه متهم شدند.
در جریان این پرونده حکم اعدام این سه تن توسط دیوان عالی کشور تایید و فرجامخواهی آنها رد شد.
بررسیهای وکیل دادبان از دادنامه این سه تن گویای آن است که دیوان عالی کشور بدون در نظرگرفتن ایرادات اساسی و روشن شدن ابهامات رای اعدام را تایید کرده است.
بر اساس گزارشهای منتشره، مسئولان زندان دستگرد اصفهان در شب اجرای حکم اعدام سه معترض زندانی در پرونده موسوم به خانه اصفهان، در ساعت یک بعد از نیمه شب، به دستور مقامات قضایی، تمام تلفنهای زندان را قطع، موبایلهای پرسنل را جمعآوری و حکم را اجرا کردهاند و متهمان پرونده «خانه اصفهان»، لحظاتی قبل از اعدام مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتند.
فواد چوبین، دایی دادخواه آرتین رحمانی، از کودکان جانباخته خیزش ۱۴۰۱، در حساب کاربری ایکس خود نوشته است: «سال گذشته که در زندان شیبان اهواز بند ۲ قرنطینه بودم، با نوید نجاران، (از متهمان پرونده اکباتان) آشنا شدم.
طبق گفتههای نوید او را حدود ۴۰ روز در اطلاعات سپاه تحت شکنجه جسمی و روحی قرار دادند، او را وادار به اعترافات اجباری و مورد ضرب شتم شدید قرار داده بودند.
وقتی به زندان شیبان اهواز منتقل شد، تا چند روز توان حرف زدن نداشت.»
به گزارش دادبان، نوید نجاران ۳۲ ساله از جمله متهمان پرونده جانباختن یک طلبه داوطلب بسیجی با نام «آرمان علیوردی» در آبان ۱۴۰۱ در شهرک اکباتان تهران است که به «مشارکت در قتل عمد و محاربه» متهم شده است.
این زندانی توسط ماموران اطلاعات سپاه استان خوزستان و دستکم چند ماه پس از دیگر متهمان پرونده در اهواز بازداشت شد.
شواهد نشان میدهند نوید نجاران در دوران بازداشت به ویژه در اهواز به شدت از سوی ضابط قضایی پرونده (اطلاعات سپاه خوزستان) مورد شکنجه و آزار قرار گرفته تا تن به اعتراف اجباری دهد. علاوه بر این نهادهای امنیتی خانواده او را نیز برای جلوگیری از هرگونه اطلاعرسانی به شدت تحت فشار گذاشتند
افشای اسامی ۹۰۰ پاسدار قاتل شلیککننده به مردم در اعتراضات
در این لیستها اسامی و مشخصات ۹۰۰ تن از پاسدارانی که به سمت مردم شلیک کردهاند آمده است. این افراد در سرکوب خیابانی مردم ایران و فرزندان آزادیخواه آنها نقش مستقیم و میدانی داشتهاند.
این لیستها شامل، نام و نام خانوادگی، نام پدر، کد ملی، نام یگان و نام استانی که این یگان در آنجا مستقر است و انجام مأموریت میکرده میباشد.
کانون حقوق بشر ایران، امکان تایید نهایی و قطعی این اطلاعات را ندارد ولی نظر به اهمیت آن، لیست هر استان را در سایت و شبکه های اجتماعی کانون جهت اطلاع مردم ایران منتشر میکند.
از عموم مردم ایران، افراد و ارگانهایی که اطلاعات بیبشتری از این افراد دارند، درخواست می کنیم که آن را در اختیار کانون حقوق بشر ایران قرار دهید تا این جنایتکاران را در پیشگاه مردم ایران افشا و معرفی کنیم.
مقامات زندان فردیس کرج، با غذای ناکافی و نامناسب و گرسنه نگه داشتن زندانیان، دسترسی نداشتن به آب آشامیدنی سالم، نبود آب گرم برای استحمام، نبود وسایل گرمایشی، نداشتن لباس مناسب و گرم در فصلهای سرد سال زندانیان را شکنجه میکنند.
کانون حقوق بشر ایران، پیش از این گزارشی در رابطه با شرایط غیرانسانی در زندان فردیس کرج منتشر کرده بود. زندانیان و خانوادههای آنها که در این زندان بودهاند، این گزارش را تکمیل کرده و برای ما ارسال کردهاند. این گزارش با تلاش افراد ذکر شده تهیه شده است. نگاهی به ابعاد جنایات سران حکومت و مقامات قضایی و زندانها نشان میدهد که افشای جنایات این حکومت در زندانها وظیفه هر ایرانی آزادیخواه است.
زندانها در این حکومت را میتوان بازتابی از سیستم قضایی و حقوق بشر در سراسر کشور دانست. در این حکومت زندانها نه تنها محلی برای سرکوب آزادیخواهان، بلکه زمینهای برای به زیرکشیدن ارزشهای انسانی است. به دلیل سیاستهای غارتگرانه اقتصادی سران حکومت و افزایش جرمهای اجتماعی، زندانها با تراکم جمعیت روبرو است. وضعیت اسفبار و غیر انسانی در زندان فردیس کرج نمونهای از این وضعیت است.
زندان فردیس کرج، محلی برای بیگاری زندانیان
زندان فردیس کرج (کچویی) ، در استان البرز، در حسینآباد فردیس، و جنب راهآهن واقع شده است. زندان کچوئی یا ندامتگاه فردیس بیشتر به متهمان مالی اختصاص دارد. این زندان، دارای ۴ بند میباشد. هر بند حدود ۱۵۰ الی ۲۰۰نفر زندانی دارد و آمار کلزندانیها در این زندان، نزدیک به ۱۰۰۰نفر است.
بندهای این زندان شامل:
بند ۱ یا بند نظامیان که مربوط به درجه داران نیروهای مسلح است.
بند ۲ پرسنل نیروهای مسلح.
بند ۳ بدهکاران و افراد بدهکار مهریه.
بند ۴ محکومین موادمخدر که از سالها قبل در زندان بودهاند. گزارشها حاکی است که محکومین مواد مخدر را دیگر به این زندان نمیفرستند.
در هر بند سالن بزرگی وجود دارد که حدودا ۵۴زندانی در ۲ردیف تختهای فلزی ۳طبقه در آن زندانی شدهاند.
سایر قسمت های این زندان شامل درمانگاه، کتابخانه، کارگاه بیگاری و یک آشپزخانه با ابعاد ۲متر در ۲متر با ۵شعله گاز و یک سماور بزرگ برای تهیه آبجوش، یک حیاط با زمینی خراب پر از چاله است. از حیاط که ۲۰۰متر مربع مساحت دارد برای شستن پتو و موکت و پهن کردن لباس استفاده میشود. زندانیان میتوانند از ساعت ۸صبح تا ۸شب به این محل تردد کنند. این حیاط هیچ تناسبی با جمعیت زندانیان ندارد و حتی امکان ورزش کردن هم در آن نیست.
ساعت ۱۰شب همه باید خوابیده باشند و ساعت ۷صبح نیز بعد از بیدارباش، شمارش زندانیان انجام میشود.
روزهای چهارشنبه ملاقات زنان است. هنگام ملاقات، زنان زندانی به اجبار بایستی چادر سر کنند. تلفن زندان کنترل است و حرفهای زندانیان با خانواده هایشان را کنترل میکنند.
وضعیت بهداشت
زندان فردیس کرج
وضعیت بهداشت افتضاح است. مواد بهداشتی برای نظافت عمومی زندان در دسترس زندانیان نیست. شپش در داخل زندان بیداد میکند. خانواده زندانیان هر ۳ماه یک بار میتوانند لباس برای فرزندان و اقوام خود ببرند. سایر وسایل را از بیرون زندان قبول نمی کنند.
مواد مخدر، متادون و بی۲ زیر نظر پزشک زندان، به زندانیان داده میشود. مواد مخدر مانند شیشه و هروئین، در داخل زندان، بیشتر از بیرون در دسترس زندانیان است.
برای زنان بیمار که به بهداری مراجعه میکنند به جز مسکن دارویی به آنان داده نمیشود. بهداری اساسا به بیماران رسیدگی نمیکند.
یک سرویس بهداشتی با ۳توالت و حمامی با ۲دوش در انتهای هر سالن است که با یک پرده کلفت از سالن سکونت جدا میشود.
برای شستن لباس به هر ۵زندانی، یک لگن داده میشود. البته این لگن نیست بلکه گالن ۲۰لیتری آب است که از وسط نصف میکنند و به زندانیان میدهند و همیشه لبههای تیز آن دست آنان را میبرد.
وضعیت غذایی در زندان فردیس کرج
غذای زندان فردیس کرج قابل خوردن نیست. قیمت مواد غذایی در فروشگاه زندان سرسام آور است و عموما زندانیان مجبور هستند که از همین فروشگاه موادی را برای تهیه غذا، بخرند.
برای آشامیدن آب اگر بطری خالی در دسترس زندانی باشد میتواند از دستشویی آب برداشته و نزد خود نگه دارد. برای هر ۵نفر میزان کمی نان و قند و چای داده میشود.
تمام وسایل خوراک و پوشاک و ظروف افراد در زیر تخت بر روی زمین در سبدهای پلاستیکی گذاشته میشود.
تماس با خانواده
زندان فردیس کرج یا زندان کچویی کرج
برای تماس با خانواده و بستگان ۴دستگاه گوشی تلفن برای در گوشهای از سالن قرار دارد. مشخص کردن نوبت استفاده از این تلفنها در اختیار یکی از زندانیان است. یک روز در میان ۱۵دقیقه وقت تلفن به هر نفر تعلق میگیرد. زندانی برای این تماس باید ۲ساعت در صف منتظر بماند تا نوبت به او برسد.
بیگاری کشیدن از زندانیان
در قسمت جنوب زندان یک کارگاه قرار دارد. روزانه بیش از ۵۰نفر برای بیگاری به اتاقهای تولیدی کارگاه میروند. ساعت ۹صبح تا ۱۲ظهر و ۲بعدازظهر تا ۴ عصر زمان کار زنان زندانی است. بستههای لباس و ملافه بیمارستانی یک بار مصرف را تولید میکنند. اگر بهطور مرتب در همه روزها برای کارگاه تولیدی بروند، مبلغ ناچیزی حدود ۱۰۰هزار تومان برای یک ماه به آنان تعلق میگیرد و بقیه درآمد کار این زندانیان را عوامل زندان، به جیب میزنند و به غارت میبرند.
شکنجه و تنبیه زندانیان در زندان فردیس کرج
غذای ناکافی و نامناسب و گرسنه نگه داشتن زندانیان، دسترسی نداشتن به آب آشامیدنی سالم، نبود آب گرم برای استحمام، نبود وسایل گرمایشی، نداشتن لباس مناسب و گرم در فصلهای سرما از جمله مشکلاتی است که زندانیان را با آن شکنجه میکنند.
این موضوع برای مادرانی که کودکان خود را در زندان به همراه دارند ضریب میخورد. سلامتی روحی و جسمی این کودکان قربانی قساوت مقامات زندان و قوه قضاییه است.
شکنجه گری به نام مسئول بند زنان زندان فردیس کرج
مسئول بند زنان زندان فردیس کرج، یک کارمند سازمان زندانها است که خون زنان زندانی را با شکنجه و اذیت و آزار به شیشه کرده است. این زن که نامش هنوز برای کانون حقوق بشر ایران هنوز روشن نیست، کلیه مکاتبات و شکایتهای زنان زندانی را کنترل کرده و اجازه خروج آن به خارج از زندان را نمیدهد. وی پیش از این در زندانهای کرمانشاه و کرمان در خدمت دستگاه قضاییه بوده و بعدا توسط قاضی مددی برای این کار انتخاب شده است.
این زن شکنجه گر، گزارش زندانیان و پرسنل را مستقیما به دادستان میدهد.
افشای جنایات سران حکومت وظیفه هر ایرانی
در سالهای اخیر، جامعه بینالمللی بارها نسبت به وضعیت اسفبار زندانها در جمهوری اسلامی ابراز نگرانی کرده و خواستار احترام به حقوق بشر زندانیان شده است. سازمانهای مدافع حقوق بشر نیز گزارشهای متعددی از نقض حقوق بشر در زندانهای ایران منتشر کردهاند. برای افشای هرچه بیشتر جنایات سران حکومت در زندانها، کانون حقوق بشر ایران از همه شهروندان و زندانیان درخواست دارد که هر گونه اطلاعات از درون زندانهای حکومت را برای ما ارسال کنند.